یک روز نشسته بودیم، دیدیم خانه روی سرمان خراب شد. پشت خانه را گودبرداری کرده بودند و سقف ریخت روی سر بچههایم. رفتیم بیمارستان، وقتی برگشتیم دیدیم دزد تمام وسایلی که تهیه کرده بودیم را برده......,وبلاگ فرهنگی مذهبی صلوات,جهان آرا,شهید جهان آرا,خاطره ای از شهید جهان آرا,شهید محمد جهان آرا,صلوات ...ادامه مطلب
پیوند جهانآرا و خرمشهر بهنظر من به علت علاقه زیادیبود که محمد به خرمشهر داشت. جهانآرا میگفت: مردم خرمشهر مظلوم واقع شدهاند. به آنها کمکی نشد. تجهیزاتی نیامد. آنان از دل و جان نیرو گذاشتند. جهانآرا میگفت: منبعضی از شبها جسد بچههای خرمشهر را میبینم که توسط سگها تکهپاره میشود، ولی ما نمیتوانیم از سنگرها و پناهگاهها خارج شویم و این جنازهها را نجات دهیم. شب و روز جهانآرا خرمشهر بود. از روزی که عراق به خرمشهر هجوم آورد، محمد همّ خود را وقف جنگ کرد. (به نقل از همسر شهید), ...ادامه مطلب
سید محمد از پانزده سالگی مبارزه با رژیم سابق را شروع کرد، او، سیدعلی و تعدادی از بچههای خرمشهر گروه حزبالله را تشکیل دادند و طوماری از خواستهایشان را که نام تمامی آنها در آن ذکر شده بود با خونشان امضاکردند.درهمان سالها سیدمحمددستگیرشدوشش ماه درزندان بود که پس ازآزادی اش زندگی مخفی خودراهمراه باسیدعلی درگروه منصوریون شروع کردند، سیدعلی پس ازاندکی دستگیرشدوبه شهادت رسید. پس ازپیروزی انقلاب سیدمحمدبه عضویت سپاه درآمدکه درزمان فتح خرمشهروچندی پیش ازآنفرمانده سپاه خرمشهر بود. ( به روايت پدرشهيد), ...ادامه مطلب